پیام انتخاب آذرمنصوری تغییر رویکرد تعاملی اصلاحات به رویکرد رادیکال و تقابلی است
تاریخ انتشار: ۷ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۹۱۱۵۴
نماینده سابق مردم تهران در مجلس و فعال اصلاح طلب گفت: بنده فکر میکنم این آرایش فعلی جبهه اصلاحات ذیل گفتمان کنشگری رادیکال است.
به گزارش مشرق، محمدعلی وکیلی مدیر مسوول روزنامه ابتکار و نماینده اصلاح طلب مجلس دهم درباره انتخاب آذر منصوری به عنوان رئیس جدید جبهه اصلاحات گفت: زمانی که آقای دکتر عارف ریاست جبهه شورای سیاستگزاری اصلاحطلبان را برعهده داشتند، ایشان شورا را با تبع و طبیعت خودش اداره میکرد، البته اقتضای آن زمان هم به نظر میآمد همین بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: بعد از آقای عارف هم که خود آقای نبوی ریاست این شورا را داشت، در آن دو سال باز به رقم اینکه برخی احزاب در آن شورا به اصطلاح برادر بزرگی داشتند و برای خودشان نوعی شیخوخیت و مرجعیت قائل بودند و آنها بازی بهمزنان کنشهای سیاستورزانه اصلاحطلبان بودند، اما باز آقای بهزاد نبوی به خاطر همین شیخوخیت و تجربه و احترامی که بین اصلاحطلبان داشت، خیلی مانع بود. اگر آقای بهزاد نبوی در همین دوره فطرت نبود، به عقیده من شاید آن شورا با آن ترکیب به یک تحریم رسمی در انتخابات روی میآوردند. در آن سال دیدیم که جبهه اصلاحات به ریاست آقای نبوی تن به تحریم رسمی نداد، در حالی که از لحاظ اخلاقی و منشی، رویکرد بعضی از افراد جبهه رویکرد تحریمی بود و این هم به نظر بنده نوع سیاستورزی آقای بهزاد نبوی بود که اجازه نداد افرادی که نگاه تحریمی دارند اعلام موضع رسمی کنند.
تغییر ریل در شرایط ابهام نقش مرگ و زندگی را ایفا میکند
این فعال اصلاح طلب افزود: در موضعگیریهای فردی هم باز به نظر بنده آقای بهزاد نبوی در آن سالها زهر مواضع برخی از دبیرکلهای احزاب اصلاحطلب را گرفت و راه ارتباط حکومت با احزاب اصلاحطلب را تقریبا ایشان حس کرد و مطابق اخباری که من میشنیدم، این مسیر و ارتباط با حاکمیت رفت و برگشت داشت و یک مسیر دوطرفه بود و مسیر مسدود نشد. الان هم که ایشان کنار رفته، من برای اصلاحطلبان به خصوص در این شرایط که شرایط پرابهامی است از لحاظ چشمانداز، در شرایط پرابهام، تغییر ریل، تغییر پلتفرم، نقش مرگ و زندگی را ایفا میکنند. وقتی شرایط شما مبهم است، بهترین رویکرد احتیاط است، بهترین رویکرد حسابگری است.
وی افزود: ما در حال حاضر به لحاظ سیاسی در شرایط برزخی هستیم و در این دوران که دوران انتظار است، حرکت بر لبه تیغ انجام می شود. هم میتواند فرصت خلق کند و هم تهدید باشد. در این دوران تغییر پلتفرم، تغییر رویکرد بدترین کار ممکن به لحاظ مدیریتی است؛ این تغییر واقعا ریسک است. آقای نبوی رویکرد تعاملی و گفتمانی با حاکمیت به حسب مختلف داشت، حال با تغییراتی که در جبهه اصلاحات صورت گرفته، چه مسیری را در راه اصلاحطلبان قرار خواهد داد؟ اولا همیشه این سؤال در گذشته وجود داشت که نسبت اصلاحطلبان با حکومت چگونه است؟ برخی در فضای سیاسی معتقدند که هیچ علامتی به اصطلاح قابل اتکایی در پس این تحولات چند ماه اخیر ایران از طرف حکومت نسبت به جریان اصلاحات داده نشده، اگرچه برخی که نقششان تعیینکننده نیست معتقد هستند که پیغام هایی دریافت میکنند، اما افراد اصلی اصلاحطلب همچنان اعتقادشان این است که هیچ نشانه بارزی که نشان بدهد حکومت رویکردش را تغییر داده مشاهد نمیشود و کسانی هم هستند که خلاف این موضوع را اعتقاد دارند، به همین دلیل این سؤال تکراری این روزها بیشتر خودنمایی میکند که باید اصلاحطلبان چه رویکردی داشته باشند در ارتباط با انتخابات آتی؟
اصلاح طلبان رادیکال حاکم بر آرایش فعلی جبهه اصلاحات
وکیلی گفت: برخی که صدایشان در این احزاب اصلاحطلب رساتر است و فکر میکنند که نقششان در آرایش کنونی این جبهه اصلاحطلبان برجسته است، اینها معتقد هستند که اصلاحطلبان حذفشدگان حکومت رسمی هستند و حکومت هزینه رسمی حذف اینها را پرداخت کرده و نمیخواهد این هزینه برایش تکرار بشود، پس بهتر است که اصلاحطلبان بروند در همان کارویژه خودشان یعنی یأس از انتخابات، یأس از کنشگری در سیاست. باز در بین اینها دو خط وجود دارد، یک خط این است که میگویند اصلاحطلبان برگردند به جامعه و حوزه سیاستورزی رسمی را رها کنند و به اصطلاح ماها از «اصلاحطلبی حاکمیتمحور» بشوند «اصلاحطلبی جامعهمحور». برخی هم معتقد هستند که اصلاحطلبان باید کنشگری رادیکالتری را درنظر بگیرند و وارد زمین بازی تقابلی بشوند.
این فعال اصلاح طلب افزود: بنده فکر میکنم این آرایش فعلی جبهه اصلاحات ذیل این گفتمان دوم هست و این ذهنیت شکل گرفته. حداقل پیام انتخاب خانم منصوری این موضوع است. معنای انتخاب خانم منصوری این است که آقای نبوی آدمی بوده که هزینه داده است و به علت اینکه هزینه داده، به علت کهولت سن و سیاستورزی باتجربه ۵۰ ساله، او همچنان معتقد بود که روزنه سیاستورزی همچنان باید حفظ بشود و باید در کف منظومه جمهوری اسلامی حرکت کرد اما حالا فضا تغییر کرده و از سطح آقایان عارف و نبوی که وزنه سنگینی در فضای سیاستورزی محسوب می شدند، به خانم آذر منصوری میرسند که به نوعی هیچ رزومه قابل اعتنایی در فضای سیاسی نداشته است و افراد دیگری بودند که میتوانستند به جای آقای نبوی مسئولیت را به درستی برعهده بگیرند. بنده در جریان اینکه در آن جلسه چه گذشته است و فرایند انتخاب چه بوده است اطلاعی ندارم، اما مهم هم نیست که فرایند چیست، به هر حال ایشان اکنون نماد اصلاحات شده اند.
اصلاح طلبی از عارف و نبوی تا آذر منصوری
وکلیل افزود: نکته بنده در حال حاضر این است که چرا آقای بهزاد نبوی رفته است؟ بیش از اینکه نقدی به این باشد که چه کسی به عنوان رئیس جبهه اصلاحات انتخاب شده نقد این است که چرا آقای نبوی رفته است؟ چون رفتن آقای نبوی پیام دارد و آن نکتهای که شما در سؤالتان به درستی اشاره میکنید که چرا آقای عارف اصلا در این جبهه نیست؟ چرا آقای موسوی لاری نیست؟ آدمهای بزرگی میتوانستند باشند و نیستند. چرا این شیوخ دارای اعتبار در این جبهه نیستند؟ یک پیامش این است که جریان اصلاحطلب آنقدر به حوزه سیاستورزی ناامید شده است که این بزرگان ترجیح میدهند که بروند در کمای بیتفاوتی. اولین پیامش به نظر بنده این است که این جریان و این جبهه نسبت به حوزه سیاستورزی عمومی بیتفاوت باشد. خود این موضوع محصول دو اتفاق مهم است. اول اینکه یک شکاف مهمی بین اصلاحطلبی رسمی با بخشهای مختلف حکومت صورت گرفته و دومین اشکال که به نظر من اتفاق افتاده، شکافی است که بین جریان اصلاحطلبی و بدنه احزاب اصلاحطلب و هواداران اصلاحطلب اتفاق افتاده است و الان ما در شهرستانهای مختلف شاهد هستیم که یک ریزش عجیبی رخ داده. سومین دلیلش این است که مردم بیتفاوت شدهاند. ارزش افروده جریان اصلاحطلب در هماوردی با جریان پرقدرت اصولگرا کارتی بود به نام «مردم» و مردم به نظر بنده بیتفاوت شدهاند و به هر حال این پاشنه آشیل جریان اصلاحطلب شد که هرکدام از اینها که اگر درست باشد، خودش مباحث مختلفی دارد.
وکیلی گفت: در پایان باید بگویم به لحاظ صورتبندی اینکه چرا ما در این نقطه هستیم که آقای نبوی کنار برود یا چرا نباید آقایان عارف، موسوی لاری و مرعشی نباشند که انسانهای عاقل و باتجربهای هستند؛ چرا موسوی خوئینیها نباید دبیرکل جبهه اصلاحطلبان بشود؟ میشود صدها نفر برشمرد که میتوانند اینها دبیرکل جبهه اصلاحطلبان باشند و بشوند نماد اصلاحطلب که هرکدامش یک پیام به جامعه میدهد. این چراها و چراهای دیگر هرکدام یک پیامی دارد.
نماینده سابق مردم تهران در مجلس گفت: وقتی آقای نبوی از ریاست جبهه اصلاحات می رود، معنایش این است که کف و سقف جریان اصلاحات با یک دیگر خیلی فاصله گرفته است. کف و سقف به این معنا که الان در جریان اصول گرا از پایداری های و عدالتخواه ها به لحاظ تعقلی و گفتمانی تا آقایان لاریجانی و باهنر که از لحاظ گفتمانی به نوعی نزدیک به جریان اعتدالی و اصلاحات هستند قرار داردند. در اصلاح طلبی هم یک زمانی کف و سقف این گونه بود که نهایتا یک دعوایی بود بین ماهایی که حکومت محور بودیم با جامعه محورها. این جا به جایی و رفتن بهزاد نبوی بیان این است که کف و سقف جا به جا شده و این نشان از این است که پلتفرم سیاست ورزی دارد تغییر می کند، تصور کنید در جریان اصول گرا و به اصطلاح انقلابی آقای محصولی بشود رئیس شورای ائتلاف نیروهای انقلاب و خب مثلا اگر چنین اتفاقی بیفتد نشان از یک پلتفرم جدیدی است در سیاست ورزی، یا مثلا آقای احمدی نژاد را بیاورند به عنوان رئیس شورای ائتلاف و این تغییر آقای نبوی و آمدن خانم منصوری نشان دهنده چنین تغییر و رویکردی است.
منبع: فارسمنبع: مشرق
کلیدواژه: قیمت اصلاح طلبان وکیلی آذرمنصوری جبهه اصلاحات اصلاح طلبان آذر منصوری بهزاد نبوی منصوری جبهه اصلاح طلبان لاریجانی موسوی خوئینی ها موسوی لاری شورای ائتلاف نیروهای انقلاب احمدی نژاد مرعشی شورای ائتلاف احمدی نژاد عارف ایران خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت احزاب اصلاح طلب جریان اصلاح طلب آقای بهزاد نبوی جبهه اصلاحات اصلاح طلبان نظر بنده اصلاح طلبی جبهه اصلاح سیاست ورزی آقای نبوی آقای عارف چرا آقای کف و سقف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۹۱۱۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
لزوم بازنگری در زمان اجرای مالیات بر عایدی سرمایه
کارشناس بورس با بیان اینکه طرح عایدی بر سرمایه کاریکاتوری اقتصادی بر فضای اقتصادی کشور است، گفت: این طرح در شرایطی در حال اجراست که هنوز اصلاحات اقتصادی شروع نشده و تا زمانیکه ما با قیمت گذاری دستوری، ارز دو نرخی و کاهش ارزش پول ملی مواجه هستیم، انجام و اجرا شدن اینگونه طرحها صحیح نیست.
جواد نصر اصفهانی در گفتوگو با خبرنگار ایمنا در خصوص طرح مالیات بر عایدی سرمایه اظهار کرد: این طرح از سال گذشته در دستور کار مجلس قرار داشته است و بعد از تعامل با شورای نگهبان، دیروز مجدد بندهایی از آن اصلاح و مورد تأیید قرار گرفت.
وی افزود: اگر این طرح را از منظر اقتصادی و کلی مورد بررسی قرار دهیم میبینیم که در دیگر کشورهای غربی و توسعه محور در فضاهای مالیات ستانی اجرا و تعریف شده است، حال باید به این موضوع توجه کرد که این کشورها در کنترل فضای اقتصادی رو به توسعه خود موفق بوده و تورمی را تجربه نمیکنند.
کارشناس بورس مطرح کرد: مالیات بر عایدی سرمایه به معنی کلمه، مالیات بر عایدی سرمایه است و نه مالیات بر تورم، در شرایط فعلی کشورمان، این طرح در واقع مالیات بر تورم است چرا که هر آنچه عایدی سرمایه به شمار میآید به واسطه تورم بهوجود آمده و در واقع مالیات ستانی از تورم است.
نصر اصفهانی با اشاره به اینکه این طرح از نظر اقتصادی چرا باید انجام بشود و آیا انجام آن صحیح است یا خیر گفت: از این منظر برخی از طرحها گام آخر اصلاحات اقتصادی در کشورهای رو به توسعه هستند، زمانیکه تمام گامهای اصلاحات اقتصادی انجام و به یک توسعه و ثبات اقتصادی دست پیدا کردیم در مرحله آخر طرحهای مانند مالیات بر عایدی سرمایه و حذف صفر از پول ملی باید انجام شوند.
مالیات بر عایدی سرمایه، طرحی کاربردی اما به عنوان گام آخر اصلاحات اقتصادیوی با بیان اینکه طرح عایدی بر سرمایه کاریکاتوری اقتصادی بر فضای اقتصادی کشور است، ادامه داد: این طرحها در صورتی در کشور در حال اجرا هستند که هنوز اصلاحات اقتصادی شروع نشدهاند و تا زمانیکه ما با قیمت گذاری دستوری، ارز دو نرخی با اختلاف ۵۰ درصدی نرخ حمایتی با بازار آزاد و کاهش ارزش پول ملی مواجه هستیم انجام و اجرا شدن اینگونه طرحها صحیح نیست؛ مالیات بر عایدی سرمایه طرحی خوب و کاربردی خواهد بود اما به شرط آنکه به عنوان گام آخر اصلاحات اقتصادی قرار بگیرد.
کارشناس اقتصاد افزود: رخ داد مثبت این طرح، ثبت معافیتهایی همچون معاملات املاک، خانههای نوساز و معاملات طلا است که باعث میشود ۸۰ تا ۹۰ درصد مردم در تور مالیات بر عایدی سرمایه نیافتند، اما ذکر این نکته مهم است که زیرساختها همچنان مشکل دارند و مردم نیز باید بدانند که زیرساختهای فعلی کشور آماده اجرای این چنین قوانینی نیست.
نصر اصفهانی گفت: بازارهایی همچون املاک و خودرو که دارای سامانههایی برای ثبت و رصد هستند بازار طلا، دلار و ارز نیز نیازمند چنین سامانههایی برای پیگیری دقیقتر برای شامل شدن به مالیات هستند، که این زیرساخت تا دو سال آینده انجام نخواهد شد.
وی در خصوص بازار سرمایه اظهار کرد: به دلیل جذابیت و ایجاد پول بازار سرمایه در تمام دنیا از مالیات بر عایدی سرمایه معاف هستند، این خود یک اتفاق خوب است چرا که محل سفته بازیها باید در بورس باشد، حال باید بازار سرمایه جذاب شود تا هر شخص با قصد نوسانگیری و سفته بازی میخواهد در بازار حضور داشته باشد در بازار سرمایه بیاید و فشار بر دلار و زندگی مردم نباشد و این خود نیز نیازمند کمی شفافیت بیشتر است.
کارشناس بورس افزود: در کل مالیات بر عایدی سرمایه با تمامی مزیتها و معایب در کشور ما اجرا میشود و باعث تغییر ادبیات سرمایهگذاری در کشور خواهد شد؛ شیوه و ابزارهای نوین تحلیلگری، معاملهگری و مدیریت جایگزین ابزارهای قدیمی میشوند و افراد و مردمی که خود را برای این ابزار و تغییرات آماده کردهاند میتوانند از لحاظ اقتصادی برای خود اتفاق خوبی را رقم بزنند، اما ۹۰ درصد مردم ما برای چنین تغیراتی آماده نیستند به طور مثال در یکی از تبصرههای که دیروز در مجلس تصویب شد، عنوان شده بورس، صندوقهای بورسی، گواهی سپرده کالا و صندوقهای کالا از مالیات بر عایدی سرمایه معاف هستند، در حالی که در صورت خرید طلا باید مالیات آن پرداخت شود اما اگر طلا در گواهی سپرده بورس خریداری شود با اینکه هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند اما از پرداخت مالیات معاف خواهند شد.
نصر اصفهانی ادامه داد: صندوقهای طلا خود ابزار، انواع و حبابهای گسترده دارند و فضای کلی هنوز به سمتی نرفته است که مردم با این فضاها عجین شوند و کسانی که برای آموزش بروز کردن خود در خصوص این ابزارها شروع کردهاند موقع بهرهبرداری بهترین استفاده از آن ابزارها را خواهند داشت.
وی افزود: نقد ما به کلیت این قانون و طرح است، چرا که کشور ما دارای تورم ۴۰ درصدی است و هر سال با افزایش تورم و رکورد روبرو بوده در حالی که نقدینگی بسیار افزایش پیدا کرده است، سوالی که به وجود میآید این است که چرا با این شرایط مردم باید در این حوزه مالیات پرداخت کنند؟ زمانیکه نقدینگی کنترل و تورم تک رقمی را طی چند سال در کشور تجربه کردیم آن زمان میتوان از مردم مالیات بر عایدی سرمایه گرفته شود.
کارشناس اقتصاد ادامه داد: نقد ما به بندها نیست، بندها چرا که تقریباً بخصوص معافیتهای در نظر گرفته شده، معافیتهای خوب و کاملی هستند، بلکه نقد به خود مالیات بر عایدی با شرایط فعلی کشور است، اصلاحات اقتصادی کشور جوابگوی معافیت بر عایدی سرمایه نمیشود.
نصر اصفهانی پیشنهادهای در این حوزه داد: یکی از آنها اصلاحات اقتصادی است که با گذشت زمان ُاین فرصتها از دست خواهند رفت، اصلاح قیمتگذاری، حذف قیمتگذاری دستوری، حذف ارگانهای که در ساز و کار قیمتگذاری دستوری مانند شورای رقابت دخالت میکنند، تک نرخی کردن قیمت ارز و کم شدن فاصله دلار آزاد با ارز نیمایی، با توجه به شعار سال که حمایت از تولید است از تولید کنندگان حمایت شود و با کنترل دلار نیما در واقع صادرکننده داریم تنبیه میکنیم و باعث بسته شدن دروازههای صادراتی کشور میشود، منتها با ورود ذینفعان که وارد کنندگان هستند که بسیاری ازنان در بدنه اقتصادی دولت هستند و اصلاحات اقتصادی را به دولت نمیدهند.
کد خبر 747592